۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاصله سنی» ثبت شده است

خاطره عاشق شدن هم اتاقی

همزمانی که داشتیم حکم بازی می کردیم و چایی می خوردیم. ذکر خیر اساتید و دوستان بود. که یهو یکی از بچه ها گفت که من از فلانی خوشم اومده میخوام برم بهش پیشنهاد ازدواج بدم.
اولش فکر کردیم داره شوخی می کنه و کلی بهش تیکه انداختیم ...
بعد دیدم نخیر، مثل این که قضیه جدیه ...
که از فاز تیکه انداختن وارد فاز نصیحت شدیم ...
این دوست ساده ما از عشق پاکش می گفت و از چراغ سبزهای دختر هم برداشت کرده بود که دختر هم چندان بی رغبت نیست ...
از ویژگی های مثبت دختر همین بس که گل می کشید ...
چون رشته دختر و پسر با هم متفاوت بود، دوستایی که همکلاسی های دختر بودن می گفتن که اگه از هرکسی بپرسی بدترین دختری که دیدی کدومه بدون شک اونو معرفی می کنن ...
البته نه با این ملایمت بلکه با لحن و واژگان خوابگاه نصیحت می کردن ...
اما پدر عشق بسوزه ...

هرچه قدر بهش گفتیم که این دختر داره از سادگی تو سوء استفاده می کنه، این دختر معتاده، بدنامه، جلفه، بی ریخته، هشتصد کیلومتر شهراتون با هم فاصله دارن، دارن اخراجش می کنن از دانشگاه ...
توی گوشش نمی رفت که نمی رفت ...
می گفتن عاشق عیب های معشوق رو نمی بینه ولی من هیچ وقت باور نمی کردم ...
در جوابمون هم می گفت که اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
بقیه بچه ها هم می گفتن تو یه خوبی ازش بگو تا ما هم دلمون خوش بشه ...
گفتیم بهش حداقل برو پیش مشاور
قبول نمی کرد، که نمی کرد
همکلاسیاش رفته بودن قضیه رو به مشاور دانشگاه گفته بودن ...
مشاور که از میزان سادگی این موجود به وجد اومده بود و چون دانشگاه در مورد این دختر باهاش مشورت کرده بود قبول کرد که شب بیاد خوابگاه و باهاش صحبت کنه ...
شب داشتیم فیلم میدیدیم که در اتاق رو زدن و مشاور با یه دست کت و شلوار باکلاس وارد اتاق شد، کتش رو درآورد و بچه ها هم به رسم مهمان نوازی یه شلوار کردی بهش دادن پوشید و با زیر پوش و شلوار کردی نشست تا شام بخوریم.
بعد از شام بچه ها قضیه رو دوباره مطرح کردن ...
براش هم توی یه لیوان شیشه ای که به خاطر تمیزی پیش از حدش رنگش قهوه ای  شده بود چایی ریختن و اونم تو رودربایستی مجبور شد که بخوره ...
مشاور می گفت که وقتی دو نفر از دو شهر مختلف برای مشاوره پیشش میان بهشون از سختی و مشکلاتش می گم از مشکلاتی که از جهت دوری دختر از خانواده براشون میگم و بهشون تاکید میکنم که باید به ازای هر صد کیلومتر فاصله یه ویژگی منحصر به فرد در طرف مقابل باشه تا بعدا احساس پشیمونی نکن ...
که این موجود از عشق و دوست داشتن بیش از حدش می گفت ..
اولین دختری بود که بهش چراغ سبز نشون داده بود و اینم دست و پاشو گم کرده بود و فاز ازدوج برداشته بود ...
مشاور از مشکلات آینده و تفاوت فرهنگشون، آداب و رسوم، عقاید، سبک زندگی می گفت.
از این که امیدی به تغییر رفتار دختر نداشته باشه ...
از ساده بودن و زودباوری مثال می زد که غیر مستقیم متوجه اشتباهش بکنه ...
از این که اصلا این نوع پوشش دختر توی شهرستان شما غیرقابل قبوله و مشکلات زیادی به وجود میاد ....
هرچه قدر مشاور نصیحتش کرد فایده نداشت که آخرش گفت آیا مادرت همچین عروسی  رو به راحتی قبول میکنه یا نه ...
که گفت نه بعید میدونم به این راحتی قبول کنه ...
که مشاور گفت اگر قرار باشه بین مادرت و این دختر یکی رو انتخاب کنی کدومو انتخاب می کنی؟
یه کمی فکر کرد و گفت مادرم ...
مشاور گفت آیا این دختر ارزش ناراحت کردن مادرتو داره ...
که گفت نه
که اینجا از فاز عاشقی وار فاز افسردگی شد ..

مشاور می گفت که درسته مادرت این جا نیست و از هیچی هم خبر نداره ولی محبتی که بهت گرده باعث شد که توی دام این دختر نیفتی ...

آخرش هم با مشاور باحال دانشگاه یه دست هفت خبیث بازی کردیم و بعدش هم شلوار کردی رو پس داد و کت و شلوارشو پوشید و رفت ...
ولی فکر کنم دیگه تا آخر عمرش چایی نخوره ...

۰ نظر موافقين ۲ مخالفين ۰
میلاد ...

اصلاح معیارها: معیار سن

نکته ای که مهم است این است که سن مهم نیست بلکه آنچه مهم است نتیجه آن یعنی پختگی اجتماعی است. اما غالب افراد رشدشان با سنشان متناسب است. لذا به صورت کلی می توان به تشخیص سن مناسب پرداخت:

فاصله سنی مناسب 
این که می گویند حتما آقا بزرگتر باشد به این دلیل است که در گذشته معمولا خانم ها در سن رده یک ازدواج می کردند که در این صورت می بایست سن آقا در رده سه و بالاتر باشد.
اگر دختر در رده دوم باشد بهتر است آقا در رده سوم باشد.
و اگر سن خانم در رده سه و بالاتر باشد نیازی به فاصله سنی نیست و حتی خانم می تواند بزرگتر باشد.
اما باید به نکته زیر هم توجه شود:
فرض کنید آقایی 33 ساله با خانمی 30 ساله ازدواج می کند و دوسال اول ازدواج که دوره تربیت همسر است رو سپری می کنند و بعد تصمیم به فرزندآوری می گیرند.خانم در سن 32 سالگی صاحب فرزند شده و برای فرزند دوم حداقل باید 4 سال صبر کند تا کمبودهای بدن مادر جبران شود و در سنین بالا دچار مشکل نشود. پس فرزند دوم خانم در سن 36 سالگی است و بارداری در این سن هم برای مادر هم برای جنین دارای ریسک است.
از طرفی اگر آقا با خانمی در سن پایین تر ازدواج کند آقا در "دوره ساختار زندگی" است و خانم در "دوران شور عاطفی"، خانم نیاز به تامین عاطفه دارد و آقا حوصله این کارها را ندارد ...

دوران شور عاطفی: دوره ای است که تمام فکر و ذکر شخص ازدواج است. بیشتر روز به ازدواج، همسر و جنس مخالف فکر می کند و با دوستان راجع به این موارد شوخی و بحث می کند. 

دوران ساختار زندگی: معمولا در این دوره بیشتر به ساختار و تحکیم زندگی توجه می شود. دیگر تمام فکر شخص ازدواج نیست و کار بخش مهمی از زندگی را در بر می گیرد. 

برای مثال زوج هایی که در دوره ساختار زندگی قرار دارند وقتی به شهر بازی می روند بیشتر از خوشحالی فرزندشون لذت می برند و شاید خیلی به خودشون خوش نگذره و حوصله این کارها رو نداشته باشند. اما زوج هایی که در دوران شور عاطفی هستند معمولا از هیجان شهربازی لذت می برند که چند سال دیگه این هیجان در نظرشون دیگه لذت قبل رو نداره.
بهتر است زوجین هر دو در دوران شور عاطفی باشند یا هردو در دوران ساختار زندگی ...

سن مناسب برای ازدواج:

  •  در دوران شور عاطفی
  •  همراه با درک مفهوم ازدواج
  •  توانایی انجام مسئولیت های آن

آسیب های عدم ازدواج در دوران شور عاطفی:

  • سقوط عاطفه: نیاز خانم تامین اقتصادی (به اندازه لازم و تدریجی ) و تامین عاطفی(خیلی زیاد و یکجا) است.
  • نگاه سود و ضرر به خانم و زندگی: آقا دیگر دنبال همدم نیست و دنبال شریک زندگی است و شراکت نگاه سود و ضرر را به همراه دارد.
  • خستگی روانی: سپری کردن زندگی بدون مونس همدم باعث احساس تنهایی، افسردگی و خستگی روحی در فرد می شود.
  • حس سوء استفاده: آقا در این دوران به ثبات اقتصادی رسیده و وقتی خانم حاضر و آماده وارد این زندگی می شود به آقا حس سوء استفاده دست می دهد.
  • هزینه زیاد و در نتیجه توقع بیشتر: وقتی طرفین این همه صبر کرده اند و جوانی و شور و ذوق این دوران بابت تحکیم زندگی هزینه کرده اند حال انتظار بیشتری از همسر خود دارند.
  • لذت کمتر از زندگی: در این دوران آقا دیگر حوصله، شور و شوق چند سال قبل را ندارد و کاملا دوران نامزدی را لوس بازی تصور می کند.


۰ نظر موافقين ۱ مخالفين ۰
میلاد ...